باولایت تاشهادت

باولایت تاشهادت

جانم فدای رهبر
باولایت تاشهادت

باولایت تاشهادت

جانم فدای رهبر

ما به گوشیم شهدا!

شهدا! ما الان توی خط مقدمیم، نه خط مقدمی که شما بودین؛ خط مقدمی که دور تا دورش 

رو سنگرای دشمن محاصره کرده و مصیبت

دو چندان این‌که بعضی از خودی‌ها هم شدن 

شریک دزد و رفیق قافله. شهدا! ما تسلیم شماییم. مهمات و آذوقه‌مون  

داره تموم می‌شه. 

شما بگین آتیش دشمن رو چه جوری 

خاموش کنیم. هر بار با یه ترفندی 

به خاک ما نزدیک  می‌شن. 

درسته که همیشه تیرشون به خطا 

رفته،.... 

   

ولی این‌بار با دفعه‌های قبل خیلی فرق می‌کنه. 

این‌بار اونا از مرز نامردی گذشتن و  

حمله شیمیایی زدن.  

حمله‌ای که با وجود گذشت سال‌ها نه‌تنها  

موجش نخوابید، بلکه پیشرفت هم کرده و 

علاوه بر نسل جوون، نسل آینده رو هم در بر  

گرفت و خیلی‌ها هم توی این حمله شیمیایی 

موج تمدن اونا رو گرفت و 

از خود بی‌خود شدن و دیگه خودی رو 

از دشمن تشخیص ندادن و تا جایی پیش رفتن که شدن نفوذی‌های دشمن.  

اما... اما شهدا، ما هنوز موندیم؛بچه 

بسیجی‌های نسل سوم که اسلحه ایمانمون 

تودستامونه و چفیه‌های وفا رو سپر 

دلامون کردیم تا صاعقه خیانت بهش نرسه. 

  

شهدا! ما پیشونی بندای یا زهرا(س) و  

یا مهدی(عج) رو محکم بستیم به قلبامون 

که دست هیچ خیانتکاری نتونه گرهش  

رو باز کنه.پوتین‌های استقامت‌مون رو 

پوشیدیم و راهی جبهه‌های حق علیه  

باطل شدیم وشعارمونو «شهادت، عاقبت 

پیروزی»  قرار دادیم تا به جایگاه 

حقیقی‌مون برسیم: « أَنّ اْلأَرْضَ یَرِثُها  

عِبادِیَ الصّالِحُونَ» انبیا، آیه 105 

  

امروز! 

به پاس سوختن سینه خواهرت 

به پاس سوختن دامان دخترت 

به پاس آتش دوخته به خیمه ات 

به پاس سوختن جگر برادرت 

به پاس آتش کشیدن درب خانه ات 

و به پاس پهلوی مادرت 

آتش زدند 

بین تو و برادرت را 

سوزاندند علقمه ات را 

و به آتش کشیدند، سینه های عاشقانت را  

التماس دعا فرج و شهادت

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.